سختیهای مبارزه از زبان رهبری
من بارها بازداشت شدم؛ من را شش مرتبه بازداشت کردند، یک بار هم زندان بردند، یک بار هم تبعید شدم. مجموعه این دورانها نزدیک به سه سال طول کشیده است. دوره زندگی ما در آن زمانها، برای ایرانیها دوران بسیار بدی بود.
اولاً نکتهی خیلی مهمی را که امروز شاید شماها واقعاً نتوانید آن را درست تصور بکنید، این است که آن دوران، مسایل کشور- سیاست، دولت- مطلقاً برای مردم مطرح نبود؛ حالا مردم ما در کشور، وزرا را میشناسند، رئیسجمهور را میشناسند، آن وقتی که نخستوزیر بود، او را میشناختند، کارهای عمده را میدانند، در مبارزات سیاسی خیلی چیزها را خبر دارند که دولت، امروز چه اقدامی کرده و چه تصمیمی گرفته است؛ ولی آن زمان، دولتها میآمدند و میرفتند و اصلاً مردم نمیفهمیدند!